واقعیت درمانی یکی از جدیدترین تلاش های درمانگران در راه توصف انسان، تعیین قوانین رفتاری، و چگونگی نیل به رضایت، خوشبختی و موفقی محسوب می شود. در این شیوه درمان، مواجه شدن با واقعیت، قبول مسئولیت و قضاوت اخلاقی درباره درست و نادرست بودن رفتار، و در نتیجه نیل به هویت موفق مورد تأکید است. این نوع درمان را فقط در مورد اکثر رفتارهای غیر عادی به کار نمیبندند، بلکه در مورد تمام افراد عادی و مسائل مورد علاقه آن ها و تدوین شیوه صحیح تعلیم و تربیت نیز از آن استفاده می کنند.
اولین وظیفه درمانگر برقرار کردن رابطه با درمانجویان است . آن ها با این رابطه می توانند به درمانجویان کمک کنند به سمت افراد و فعالیت هایی که برای آن ها ارضا کننده هستند پیش بروند. وظیفه مهم دیگر واقعیت درمانگران این است که به درمانجویان آموزش دهند چگونه خود را ارزیابی کنند . این کار با مطرح کردن سئوال از این قبیل انجام می شود: آیا رفتارهای شما، چیزی را که می خواهید و به آن نیاز دارید برای شما تأمین می کند؟و یا چه چیز در حال حاضر حال شما را خوب و خوشنود میکند؟نقش درمانگر ارزیابی کردن برای درمانجویان نیست بلکه به چالش طلبیدن آن ها برای ارزیابی کردن خودشان است.!
مهمترین نقطه قوت واقعیت درمانی، کاربرد آن در مورد سلامت روانی به عنوان یک عامل پیشگیرانه است و تاکید بر نقاط قوت به جای از بین بردن نقاط ضعف میباشد. اساس فلسفی این رویکرد که دیدی مثبت دارد، بر مسئولیت شخصی و علاقه بشری تاکید میکند. واقعیت درمانی، دیدگاهی است در مورد زندگی برای فرد و جامعه که میتواند منافع بسیار زیادی را دربرداشته باشدو نیز در این شیوه درمانی مراجعه کنندگان به فهم این مسئله هدایت میشوند که واقعاً چه میخواهند و در شرایط حاضر چطور میتوانند به طور صحیح در راستای رسیدن به این اهداف رفتار کنند.