دکتر مجید کاوه
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه در تهران
عضو کالج رواندرمانی ( انتاریو) کانادا
انسان موجودی است اجتماعی و اساس این موجودیت در ایجاد ارتباط نهفته است. پرواضح است که توانایی ایجاد ارتباط کلامی به عنوان مهم ترین مهارت ارتباطی تأثیر بسزایی در شکل گیری روابط بین فردی، شخصیت اجتتماعی و هویت شخصی افراد داراست. علاوه برشخصیت، تواناییهای ذهنی، هوش کلامی و آیین سخنوری برخی از آرایهها و لطایف و صنایع ادبی نیز به کمک ایجاد ارتباط و افزایش حلاوت سخن میآیند. بنابراین در ادبیات ما استفاده از آرایههای ادبی، شعر ، نثرمسجع ، لطایف و ضرب المثلها جایگاه ویژهای دارند که از بین آنان استفاده از ضربالمثل و سخنان حکیمانه بزرگان در ادبیات شفاهی و عامیامه کاربرد بیشتری دارد.در این نوشتار به ساختار روانشناختی شکل گیری و استفاده از ضرب المثل ها اشاره ای مختصرمیشود.
ضربالمثل بخشی مهم از ادبیات هر زبان و نشانگر ذوق فطری، قریحه ادبی، افکار، عادات، اخلاق حاکم و احساسات اهل آن زبان است که از نیاکان به فرزندان خود به یادگار مانده است. ویژگی اصلی ضربالمثل و سخنان حکیمانه آن است که مفاهیم پیچیده و پر معنی را در غالب کلمات بسیار ساده و کوتاه انتقال میدهند و غنای مفهومی و آرایههای صوری آن موجب نفوذ هر چه بیشتر کلام میشود. بسیاری از بزرگان ادب از قدرت تمثیل در شاهکارهای ادبی خود استفاده برده و مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و حکمت و فلسفه را در قالب ضرب المثل برای فهم هرچه بیشتر عموم، ارائه کردهاند. بنابراین استفاده از ضربالمثلها بازی با الفاظ نیست در واقع ضرب المثل بستهای است دانشی شده از یک تجربهی اجتماعی، و یا تاریخی که از طریق کلام منتقل میشود.
ضربالمثلها حلقههای مفهومی برای پیوند یک پدیده به یک تفکر یا تجربه پذیرفته شده هستند. به عبارت دیگر بکارگیری ضربالمثل ایجاد ارتباط بین یک پدیده با باوری پذیرفته شده دراجتماع است. کار برد آن نیز در اغلب موارد ایجاد یک “میا نبر مفهومی” به یک پدیدهی عینی است.
استفاده از ضربالمثل وتنوع آن مستقیماً با سرعت انتقال، هوشِ کلامی و ساختار فکری گوینده مرتبط است . بدیهی است استفاده از ضربالمثل علاوه بر دلالت بر هوشمندی وخلاقیت ذهنی بکار گیرنده، نشانگر دانش، حافظه، و ضمیر ناخودآگاه فرد نیز میباشد.
استفاده از ضربالمثل و تعمیم آن به دیگر رخدادها قضاوتی است مبتنی بر تعقل و تجربه. کاربرد ضربالمثل علاوه بر آنکه نشان دهنده قابلیت فردی و هوش کلامی در فرد است به واسطه ی قضاوت نهفته در آن (تعمیم یک اصل پذیرفته شده به موضوعی جدید) نشانگر جهانبینی، شیوه تفکرو نظام استدلال استفاده کننده نیزخواهد بود. لذا استفاده و نحوهی به کار گیری ضربالمثل ها طرز تفکر و سوگیری و طرحواره های ذهنی فرد استفاده کننده را نشان میدهد.
همانگونه که اشاره شد استفاده از ضربالمثل میتواند نشانگر جهانبینی، اعتقادات، روحیات، خلق و خوی و حتی ضمیر ناخودآگاه استفاده کننده باشد. همچنین ادراک شنونده از ضربالمثل میتواند به مثابه آزمونی برای ارزیابی ذهنی و شخصیتی وی نیز تلقی شود، شنونده ضربالمثل با درک خویش از ضرب المثل ومفهوم و ادارکی که بدست می آورد نشانه هایی از نظام فکری و رویکرد های ذهنی خود را بروز میدهند. تا آنجا که یکی از روشهای مصاحبه تشخیصی در روانپزشکی و روانشناسی بالینی ارزیابی توان مصاحبه شونده در درک مفاهیم وکاربرد ضرب المثل های مصطلح زبان خود است.
هر شنونده برای فهم یک مَثل نیازمند آن است که درابتدا از نظر ذهنی سمبلیک بودن آنرا تشخیص داده دلالت ضربالمثل را محدود به شرایط و کلمات موجود در آن نداند. مرحله دوم مرحلهای است که در آن شنونده بتواند معتی رازآلود ضربالمثل را درک کرده و آن را از کلمات به یک مفهوم تبدیل نماید. و نهایتاَ با تعمیم آن به شرایط و حوادث موجود ارتباطی منطقی بین یک مفهوم ویک پدیده ایجاد کند. در این صورت شنونده با تعمیم این نظر کلّی قضاوتی در خصوص یک واقعه روزمره انجام ئائه است که مجرد از تفکرات و طرحواره های ذهنی او نیست . شاید شما نیز مواقعی را به خاطر بیاورید که اتفاقی روزمره ضرب المثلی را به ذهن شما تداعی کرده اما آن َمثل را در آن لحظه بخاطر نیاورده اید .در این شرایط علیرغم اینکه کلمات آن ضرب المثل را به خاطر نمی آوریم اما ارتباط معنایی یک پدیده را با مفهوم ضرب المثلی که نمیدانیم چیست درک می کنیم! به عبارت بهتر این مفهوم، جدا از کلمات تشکیل دهنده آن در ذهن ما نقش بسته و جزیی از باورهای ما شده است.
دانشمندان روانشناس آزمایش جالبی در خصوص تأثیر باورها و تجارب اقراد بر ادراک آنان انجام داده اند (برونر- گودمن- روکلن 1977) که ذ کر آن خالی ازفایده نیست. این آزمایش جهت بررسی تأثیر فرهنگ و ارزشهای اجتماعی در ادراک طراحی شده بود. در این پژوهش از کودکان ده ساله میخواستند که به سکههای 10 تا 50 سنتی (هر سنت دلار است) نگاه کرده و اندازه آن سکه را با تنظیم دستگاه نورافشان (مانند دستگاه ویدیو پروژکتور) به روی یک صفحهی نمایش نشان دهند. قطر دایره نورانی نمایش داده شده برروی صفحه نمایش در هر مورد اندازه گیری و ثبت میشد پس از آنکه تعداد زیادی از کودکان در این پژوهش شرکت کردند نتایج بدست آمده نشاندهنده آن بود که کودکان فقیر سکهها را بزرگتر از کودکان ثروتمند میدیدند ! حال آنکه در آزمایش دیگری که با مشارکت همین کودکان از قطعات فلزی بیارزش استفاده شده بود تفاوتی در اندازه ادراک شده بین کودکان فقیر و غنی ملاحظه نمیشد. همانگونه که میدانید این یافته پژوهشی در زبان های مختلف با ضرب المثل های بیان شده است.
بامطالعه این پژوهش ، دو سؤال اساسی در ذهن ایجاد می شود اول اینکه آیا میزان اختلاف درک اندازه سکههای پول بین کودکان فقیر و غنی با شدت فقر و یا میزان ثروت خانواده آنان ارتباط داشته یا خیر؟ و آیا تغییر احتمالی در وضعیت مالی آنان در ادراکشان تأثیر گذار خواهد بود ؟ سؤال مهمتر آن است که آیا برای دیگر ضربالمثلها و نصایح و تجارب تاریخی که از پدران، به ارث مانده میتوان پژوهشهای علمی و دقیق طراحی و اجرا کرده و آنان را به صورت علمی اثبات نمود؟
این پژوهش نشانگر آن است که باورهای تاریخی و طبیعی که طی نسلهای گذشته به یادگار مانده علاوه برآنکه گنجینهای ادبی و فرهنگی به شمار می رود ، میتواند راهنمایی برای انجام پژوهش های علمی و ادبی نیز باشد. بنابراین محققان زبانشناسی و روانشناسی میتوانند عیار علمی این پندارهای حکیمانه را مورد ارزیابی وتحقیق قرار دهند .
ملاحظه می شود که ضرب المثل و استفاده از آن علاوه براینکه دلالت بر سرعت انتقال هوش کلامی و ساختارهای فکری گوینده و شنونده میکند ریشه در واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی وتاریخی دارد بنابراین با کاربرد آنها علاوه بر استفاده از تجارب گذشته ، فعالیت ذهنی برای توجه، ادراک ، قضاوت و تعمیم انجام می دهیم که علاوه بر تقویت ارتباط کلامی ما در روابط بین فردی، لازمه حفظ و قدرت بخشیدن به توانایی های شناختی ما نیز است.
گفتار هر کس می تواند دریچه ای برای ورود به دنیای ذهنی او باشد همچنین توانایی های زبانی و آرایه های ادبی بخصوص استفاده از شعر و ضرب المثل میتواند ما را در درک نظام فکری، روش تفکر و نحوه قضاوت یک فرد کمک شایانی نماید. از این راه می توان علاوه بر شناخت خود اطلاعات بسیار با ارزشی در مورد دیگران بدست آورد.
ابن نوشتار بعنوان مقدمه کتاب ” سخنان پدران” در سال 2010 چاپ شده است.