براساس آمار، ۷ درصد از ایرانیان خارج از ایران زندگی میکنند. فارغ از اینکه چرا مهاجرت اتفاق میافتد آنچه اهمیت پیدا میکند، فشارهاییست که قبل، حین و بعد از مهاجرت به افراد وارد میشود. ورود به کشور جدید اغلب دورهای جذاب و امیدوارکننده است. انرژی برای زندگی در کشور جدید بسیار زیاد است «قرار است زندگی جدیدی را شروع کنیم». اختلافات فرهنگی در ماههای اول، آزاردهنده نیست بلکه یکی از جذابیتهای مقصد محسوب میشود! هیجان، آرامش و شکرگذاری، احساساتی هستند که در این دوره بسیار در افراد غلیان میکند. در ذهن افراد در این مرحله، برنامههای زیادی شکل میگیرد؛ از یاد گرفتن زبان تا پیدا کردن شغل مورد علاقه و یا حتی ادامه تحصیل!
احساسات این دوره آنقدر زیادند که واقعی به نظر نمیرسند. مثلا افراد ممکن است تصور کنند مشکلی در کشور جدید وجود ندارد. ذهن افراد در اینجور مواقع تمام مشکلات احتمالی را انکار میکند چون نمیخواهد از رویاهایش دور بیفتد. در اینجور مواقع افراد دنبال تمام نشانههایی هستند که درستیِ تصمیمشان برای مهاجرت را تایید کند.
تعارض بین امیدها و احتمالات
نگرش نسبت به کشور جدید بعد از مدتی واقعبینانهتر می شود؛ افراد متوجه میشوند در همه جا مشکلاتی برای زندگی وجود دارد. و این مشکلات حتا برای کسانی که در همان کشور زندگی می کنند نیز رخ میدهد. بعضی افراد بعد از مدتی احتمال دارد احساس کنند تصمیمشان اشتباه بوده. در این دوران احساسات مختلفی سراغ افراد میآید: احساس تنهایی و ناامیدی از شایع ترینِ این احساسات است.
واکنشها و احساسات قدرتمند
عدم اطمینان از آینده و نداشتن روال روزانه، استرس زیادی ایجاد میکند و تمرکز بر وضعیت جدید، نیرو و انرژی زیادی میگیرد.از طرفی؛ فرد حس میکند باید دنبال دوستان جدیدی باشد تا بتواند جای خالی خانواده و دوستان را در محل زندگی جدید پر کند. این اتفاقات برای همه مهاجران رخ نمیدهد. بعضیها به راحتی میتوانند با این شرایط کنار بیایند ولی بعضی دیگر دچار ناملایماتیهای بیشتری میشوند و همین باعث افزایش احساس ترس و حتی در مراحل بعدی، افسردگی میشود.
بعضی از احساسات و واکنشهای مشترک بسیاری از مهاجران اینهاست:
- خستگی، ضعف، ناامیدی
- تحریکپذیری، عصبانیت، نفرت و پرخاشگری
- بیخوابی و کابوس
- سردرد، ناراحتی معده و سایر علایم جسمی
- ترس و بیاعتمادی
- قادر به انجام هیچ کاری یا برقراری ارتباط با جامعه جدید نیست
واقعیت چیست؟
واقعیت این است که احساسات منفی، بخشی از روند عادی مهاجرت است و باید بدانید این مرحله نیز سپری خواهد شد. گاهی اوقات مردم میترسند که شخصیت آنها برای همیشه تغییر کرده باشد و احساسات منفی برای همیشه در آنها باقی بماند. اما بدانید که این مشکلات نیز در نهایت سپری میشوند و شما به راحتی میتوانید مثل سابق به زندگیتان ادامه دهید. عدم پردازش این مسایل ممکن است منجر به یک بحران عمیق یا افسردگی شود.
تمام این شرایط این هشدار را میدهد که شما برای سپری کردن این دوران نیاز به همراهی و کمک دارید. شرایط نه آنقدر جذاب است که در ابتدا فکر میکردید و نه اینقدر بغرنج و غیرقابل حل که حالا احساسش میکنید. همه چیز یک روال منطقی دارد که باید آن را یاد بگیرید. اگر خودتان به تنهایی نمیتوانید آن را بیاموزید، کسانی هستند که میتوانند کمکتان کنند. مشاوران! شاید در ابتدا تنها به یک صحبت کوتاه نیاز داشته باشید. گاهی اوقات با همین صحبتهای کوتاه، از بروز بسیار مشکلات پیچیدهتر جلوگیری میشود.